سیده یاسمن زهرا عزیز دل مامان و بابا و داداشسیده یاسمن زهرا عزیز دل مامان و بابا و داداش، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره

دخـــتر باباش ، عـــزیز داداش

دوشنبه 24 تیر

عزیز دلم وقتی دیشب ساعت یک و نیم می خوابی نتیجه اش این میشه دیگه  هنوز خوابی عزیزم خوشکل مامان.   خوشکلم بیدار شو مامان چشای قشنگتو ببینه   ...
24 تير 1392

دلنوشته

عزیز دل مامان، یاسمن زهرا جان من تو  را نهایت لطف خدا در حق خودم میدانم، عزیزم تا متولد نشدی و در دامانم قرار نگرفتی باورم نشد که خدا چنین لطف بی نهایتی در حق من کرده است . ما شاءالله ولا حول ولا قوته الا باالله العلی العظیم  چطور باید خدا را شکر کنم؟ که تو بزرگترین آرزوی دست نیافتنی من بودی که حالا دست یافتنی شدی . با اینکه اولین تجربه مادریم نیست ولی در جای خود تجربه ای منحصر به فرد است چون تو بنده منحصر به فرد خدای بزرگ منی، عزیزدلم خدا را به اندازه تمام ذراتی که از ازل تا ابد آفریده ، بی نهایت شکر می کنم.   امیدوارم تو را به حق، بنده خدا تربیت کنم، خدایا کمکم کن. دوستت دارم عزیز دلم ، دختر...
23 تير 1392

تربیت دینی

عزیزم، دختر گلم ، من و بابا سعی می کنیم شما با تربیت دینی بزرگ بشید. در دوران بارداری با اینکه نتونستم خیلی قرآن بخونم ولی زیاد گوش دادم و سعی کردم آرامشمو خیلی حفظ کنم ، باهات زیاد حرف میزدم و سوره والعصر رو هم زیاد خوندم که الان دارم آثارشو می بینم. الان هم روزی 1 ساعت میذارم وقتی که خوابی قرآن گوش بدی ، برات بالش قرآنی خریدم ولی چون الان نمی تونی بالش زیر سرت بذاری ، با صدای کم نزدیک سرت میذارم قرآن بخونه. این روزا خیلی درباره آموزش در خواب مانور میدن در حالیکه قرنها پیش ائمه ما توصیه کرده بودن . در ضمن سعی فراوونی می کنم که بدون وضو بهت شیر ندم عزیز دل مامان . ایشالا که باعث افتخار خودت و ما بشی. دوستت داریم ع...
23 تير 1392

اون روی سکه

عزیز دلم ، دختر گلم: با اینکه همیشه و بیشتر اوقات آروم و خوش خنده ای ولی روزی یکی دو بار اون روی سکه رو هم بهمون نشون میدی و همچین جیغ میزنی که به قول ریحانه خانم ، تا ته حلقت پیداست.   ...
22 تير 1392

سه شنبه 18 تیر

سلام دختر گلم امروز خیلی خوب خوابیدی ها ، البته هنوزم خوابی  هر 2 ساعت یه بار پا میشی شیرتو می خوری و دوباره لالا     آخه دختر خوب نمیگی حالا بیدار بشی مامان می خواد یکم بخوابه و تو می خوای باهات بازی کنه؟ نمی گی دیگه شب تازه یادت میاد خوابتو رفتی و می خوای بیدار بمونی و من باید برات بخونم: لا لا گل پسته        مامان دیگه شده خسته  ...
21 تير 1392

بعد از حمام صبحگاهی

عزیز دلم الهی قربونت برم که از حمام کردن خیلی خوشت میاد .     توی وان می شینی و با پاو دست به آب می کوبی و از صداش خوشت میاد و وقتی آب به صورتت می پاشه کلی ذوق می کنی گلم . تابستونه و هوا گرمه من هم مرتب حمامت می کنم تا حسابی خنک بشی. دوستت دارم عزیزم.       ...
20 تير 1392

روزنوشت 1

در حال حاضر داداش مصطفی رفته کلاس فوتبال ، تو هم بیدار شدی و شیرتو خوردی و شارژ شارژی دلت می  خواد پیشت بشینم و باهات حرف بزنم، کلی ذوق می کنی و برام می خندی، الهی قربون خندت برم عــــــــــزیـــــــــــــــز دلم ...
18 تير 1392